سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بنده خدای خویشتن را چهل روز برای خدا خالص نکرد، مگر آنکه چشمه های حکمت از دلش بر زبانش [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 6:3 عصر

 

پست زیر مطلب قابل تامل و البته تکان‌دهنده‌ای است که توسط یک دختر جوان ایرانی در فیسبوک دکتر ظریف وزیر خارجه کشورمان منتشر شده است.

وقتتون بخیر
امیدوارم حالتون بهتر شده باشه
من یه دختر 26 ساله ایرانی ساکن ایرانم (ببخشید که نمیتونم خودم رو کامل معرفی کنم) امیدوارم کامنت منو کامل بخونید.
من متاهلم، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشکلات مالی نمیتونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دکتراست و کار پیدا نمیکنه …بی پولی و بی کاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد.

من اخیرا کارشناسی ارشد نوبت روزانه قبول شدم، یکی از دانشگاه های عالی تهران، یکی از بهترین رشته ها، هفته ای 3 روز میام تهران. شاید باورتون نشه اما من از پس کرایه اتوبوسم به تهران بر نمیام …من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن برای غذا و کرایه و … هزینه کنم… شوهرم توان حمایت منو نداره و از پدرم هم نمیتونم پول بگیرم، وام دانشجویی هم که به جایی نمیرسه و هنوز ندادن …بارها به انصراف از تحصیل فکر کردم اما بغض گلومو میگیره، چون من برای قبولی خیلی زحمت کشیدم…

نمیدونم شما بچه دارین یا نه، نمیدونم خودتون و بچه هاتون چطور درس خوندین اما همه امکانات خودتونو بذارید کنار و درس خوندن تو بدترین شرایطو تصور کنید. مدام فکر میکنم اینایی که میرن دانشگاه بین الملل چقدر پول دارن؟؟؟ چطوری من نمیتونم هفته ای 40 هزارتومن پول بدم برای درس و اونا …. دیگه دارم افسرده میشم…

همین برنامه رو برای جهیزیه هم دارم…همیشه عقد کردن برای دخترا یعنی مهمونی، گردش، خوشی، خرج کردن، مسافرت… منم نوعروسم، اما از این زندگی فقط یه چیز بهم رسیده ، اونم حسرته…من نمیخوام بهم بگین ” متاسفم”. من خودمو معرفی نکردم چون ترحم کسی رو نمی‌خوام. من فقط حقمو می‌خوام…

من ایرانی ام، چرا تو مملکت خودم، جایی که کل طایفه ام بخاطرش شهید و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بی کارم؟؟؟ چرا تغذیه خوب ندارم؟؟؟ چرا بی پولم؟؟؟ چرا با این معدل و این رزومه باهام مثل یه تفاله برخورد میشه؟؟؟ این انرژی هسته ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام میکنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر میشه، تابستونا که برق مدام قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ حتی اگه واسه آینده کشورم خوبه چرا ما باید قربانی بشیم ؟؟؟ چرا آبادی های نسل بعد رو خاکستر ما باشه؟

مگه ما چه گناهی کردیم؟؟؟چرا مملکت من راحت از دزدی 3 هزار میلیارد تومنی میگذره ولی 24 ساعت بنده به دو ریال یارانه ی مردم؟؟؟ یارانه ای که بودنش برای آدمایی مثل من معنی حفظ آبرو رو داره. تو این وضع گرونی…من به چه زبونی بگم آقا جان من انرژی هسته ای رو به قیمت جوونی و زندگیم نمیخوااااااام ؟؟؟ من فقط یه بار زندگی میکنم… میخوام شاد باشم… دیگه بسمه غصه خوردن…من این حق مسلممو میفروشم… یکی بیاد بخره!!! در عوض کار میخوام و پول و یه خونه نقلی با یه جهزیه ساده یه دفترچه بیمه…

نمیدونید این آخری شده رویای من… من نمیدونم مشکل کمر شما چیه ولی درد شمارو خوب میفهمم. درد از کمر شروع میشه تا مچ پا میاد… انگار یه رشته داغ تو پای آدمه که کشیده میشه. من نمیتونستم برم دکتر اما علائم و دردامو تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم چه بیماری دارم. نه میشه ایستاد، نه میشه نشست، نه میشه خوابید… من اینجا به درد تسلیم میشم … من میمیرم از درد اما نمیتونم برم دکتر ،نمیتونم ام آر آی بگیرم. چون بیمه ندارم، چون پول ندارم، هزینه های درمان سرسام آوره، سلامتی شده به قیمت خون آدم…

خوش بحال شما که برای دردتون طبیب دارید (البته هرچی که دارید حلال و خوشتون. خدا به روزیتون برکت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اینکه شوهر و پدرم شرمنده م نشن به کسی نمیگم چقدر درد میکشم… میبینید … فرق من و شما همینه… زندگی من به یه تاره مو بنده ولی شما مسئولین زندگی آروم و قشنگتونو بی استرس ادامه میدین. واسه همینه که شما با خیال راحت خبر از مذاکرات بعدی میدید و من اشک تو چشام حلقه میزنه که ای خداااااا پس کی تموم میشه؟؟؟
همه اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زنده اند اما بارها و بارها آرزوی مرگ می‌کنند.

کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. کاری کنید که منه بچه درس خون، منی که تو زندگیم فقط تلاش کردم، صبر کردم و پامو کج نذاشتم، بخاطر فشار اقتصادی تو این سن و سال این همه مریضی عصبی نداشته باشم و فکرم مدام پی انصراف از تحصیل نباشه، یه کاری کنید جوونا راحت ازدواج کنن اینطوری فسادم کم میشه. فقط یکم سریع تر … میترسم آخرش به عمر ما قد نده.
تو رو خدا… دیگه بسه تحریم…یکی میگفت باید قبر دهه شصتیا رو گودتر بکنند چون آرزوهای زیادی دارن که باید با خودشون به گور ببرن…


 



سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 5:39 عصر

بازم من

یدونم اکثر شما نو یادتون رفته اون بقیه هم باز یادشون رفته

مدت نسبتا زیادی نبودم ولی حالا هستم

یه ذره حالم خوبه اگه بزارن البته!

تو این مدتی ک نبودم کارای زیادی انجام ندادم 

بزارید یکم معرفی کنم

من پویا 17 سال سن

میگذره

دوستان من 25 رداد کنکور داشتم نتیجه اش 7 مهر امد

از شهر خودم 100 کیلومتر اونور تر قبول شدم یعنی اراک!!

البته شبانه !!!!

اونو  سعی کردم فراموش کنم تا حدی ام موفق شدم !!!

باید بگم ک الان میشه نفس کشید!!!!




سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 5:14 عصر

نکته 9 :

غذای همسرت شور و نپخته هم بود...

بی اخم کردن و غر زدن...

عاشقانه بخور...

شاید حواسش پیش تو بوده...

اتفاق است دیگر...

پیش می آید...




سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 4:51 عصر

سال 1355 در شهرستان خوی از شهرستانهای آذربایجان غربی و در خانواده ای
متدین و از سلاله حضرت زهرا(س)پسری به دنیا آمد که نامش را"سید محمدجواد
"نهادند.

پدر سید محمد جواد "میر حبیب ذاکر "نام داشت که وی از مداحان بااخلاص شهرستان خوی بود.

مادر
وی که زنی مومنه واز سادات بود در همان دوران کودکی سید محمد جواد دارفانی
را وداع گفت و سید محمد جواد از دوران کودکی از مهر مادری بی نصیب بود .

وی تا پایان دوران تحصیلی متوسطه در خوی بود و مداحی که در ریشه خاندان وی ریشه داشت را هم ادامه داد.

بعد از پایان تحصیلات برای کسب علوم حوزوی راهی قم شد و در مدرسه علمیه رضویه مشغول به تحصیل شد و مداحی را نیز ادامه داد.

سید
محمد جواد که در بین عموم به سید ذاکر معروف است پرچم دار سبکهای جدیدی از
مداحی بود که با خواندن سبک هایی چون دیوونه کجا داره جز در خونه حسین و
به من میگن سگ حسین معروفیت چشمگیری کسب کرد و بسیاری از مردم الالخصوص
جوانانی که تا قبل از ان انسی با هیئت ها نداشتند را به سوی هیئت ها
میکشاند .

خیلی سریع نام سید ذاکر بر سر زبان ها افتاد و در دل خیلی
از دوستدارانش جای گرفت.همین امر باعث شد بسیاری از افراد و جریانات که
موقعیت خود را در خطر میدیدند و به وی حسادت میکردند برای وی مشکل ایجاد
کنند تا جایی که سید مجبور به ترک مدرسه رضویه شد و تنها به مداحی ادامه
داد.

برای مداحی سید در تهران مشکل ایجاد کردند و در قم هم برای وی
محدودیت ایجاد کردند . سید به دارالمومنین کاشان رفت از انجا به اصفهان و
بعد از مدتی مجددا" به کاشان بازگشت و گهگداری در قم هم مداحی میکرد . ضمن
اینکه سید بعد از ازدواج در قم و در شهرک قدس در منزلی اجاره ای سکونت
داشت.

اوج مداحی سید به سالهای 80_81 برمی گردد که در بیشتر مجالس
هیئت دیوانگان حسین کاشان حاضر شد و با خواندن سبک های نو و خودساخته باعث
شد بسیاری دیگر از مداحان از سبک های وی استفاده کنند تا با خواندن سبک
هایش معروفیت و محبوبیت او را کسب کنند . هم اکنون بسیاری از مداحان مدیون
سید هستند چون با خواندن سبک های او معروفیت کسب کردند.

سال 82 سال
پر فروغی در عرصه مداحی برای ذاکر نبود سال 83 با حضور در هیئت زنجانیها و
به گفته خود استفاده از غلام رضا زنجانی مداح پرآوازه ترک زبان ها بار دیگر
مداحی خود را به اوج رساند.

سید آنقدر خوب می خواند که بین ترک
زبان هایی که مداحی غیر ترکی را به هیج وجه نمی پسندند هم محبوب شد.یکی از
دلایل زیبا خواندن سید ادغام فارسی و ترکی در مداحی خود بود.

سید
جواد خلوص نیت عجیبی داشت .بسیار فروتن و متواضع .به تهمت ها و افترای که
به وی داده میشد جوابی نمی داد و از غیبت و تهمت زدن به دیگران دوری میجست

نزدیک
به یک سال پیش میر حبیب ذاکر پدر سید محمدجواد به دیار باقی شتافت و برای
آخرین بار سید برای شرکت در مراسمات ترحیم پدر به خوی رفت .و این آخرین
حضور وی در زادگاهش بود .زیرا خیلی سریع علایم بیماری سرطان در وی هویدا شد
.

بعد از سپری کردن دوران شیمی درمانی برای اولین بار سید در روز
عید غدیر در هیئت جنت الحسین (ع)حضور پیدا کرد و آخرین حضور وی روز 28 و 29
صفر در سال 85 در مشهد مقدس و در حضور هیئت زنجانیها بود .

بیماری
سید به اوج رسید و وی در اوایل خرداد ماه در اثر از کار افتادن سلولهای مغز
در کما فرو رفت و بعد از حدود 40 روز در ساعت 2 بامداد شانزدهم تیر ما ه
1385به دیدار معبودش شتافت.دقیقا بعد از 40 روز در کما بودن شب وفات حضرت
ام البنین(س) همسر بزرگوار امیر المومنین علی (ع) و مادر حضرت ابالفضل(ع)
به دیار صیادش سید الشهدا ابا عبد الله الحسین(ع) رفت.

پیکر زند یاد ذاکر در مقابل حرم حضرت معصومه (س)و در قبرستان (نو )و در کنار قبر "رسول ترک "آرام گرفت.

سید
جواد ذاکر حق عظیمی بر جوانان علاقه مند به اهل بیت دارد.واینک با هر بار
شنیدن صدای باصلابت این فرزند زهرا (س)فاتحه ای نثار روحش کنیم.

باز
هم سر افرازی نصیب تو شد که شب وفات مادر چهار شهید واقعه کربلا درست بعد
از چهل روز دنیا را ترک کنی و در قم کنار قبر آزاد شده حضرت زهرا(س) و امام
حسین(ع)آرام بگیری



96851169026630070096.jpg




سه شنبه 92 مهر 30 , ساعت 4:19 عصر


رابطه پاک کیلویی چند !
دوست داشتن آدما رو واسه موندن راضی نمیکنه که...
وقتی به طرفت دست نزنی فکر میکنه بهش احساسی نداری !!!



تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ