شنبه 92 آبان 4 , ساعت 10:17 صبح
بیاید باهم پرواز کنیم,به آسمون به کهکشون به پیش اون ابرای مهربون
سر به سینه ی ابرا,بگیم از دردها,بریزیم اشک ها,بر رخ دیار آدما
اون آدمای دل بزرگ,اون آدمای دل نازک,اون آدمای مهربون,اون بچه های شیطون
برویانیم درخت کهن آزااادی,تو مرکز آبادی بالایی,دعوت کنیم خورشید و به میهمانی
بین من و تو و خدای تنهایی,بخوریم می و باده مستانی,به سلامتی همه ی مردان خدایی
تا برسیم به اون عشق رویایی,سرشار از محبت بین دل های آدمی
نوشته رو پیشونی آدمی:بیا بریم کی می خوریم,شراب ملک ری خوریم,حالا نخوریم پس کی خوریم!
نوشته شده توسط شیما | نظرات دیگران [ نظر]
لیست کل یادداشت های این وبلاگ