سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مگو آنچه نمى‏دانى ، بلکه مگو هر چه مى‏دانى چه خدا بر اندامهاى تو چیزهایى واجب کرد و روز رستاخیز بدان اندامها بر تو حجت خواهد آورد . [نهج البلاغه]
 
شنبه 92 آبان 4 , ساعت 11:45 صبح


هرگز از من مخواه که تو را فراموش کنم

که
من در هوای تو و برای تو نفس میکشم.

چشمان ابری ام زیر سایه آن درختی که تو
را دیدم

بارها باریدند و به امید دیدارت هر روز صبح

با تمنا کوچه پس کوچه
ها را به نظاره نشستند.

شاید نشانی از تو بیابند.ای کاش دوباره بی خبر یک
روز برای دیدنم بیایی،

من به انتظار دیدارت همیشه چشم به راه خواهم ماند




لیست کل یادداشت های این وبلاگ